قایقی در تلاطم دریا

...سه نقطه سر خط

قایقی در تلاطم دریا

...سه نقطه سر خط

جملات کوتاه درمورد خدا، دین و مذهب:

فردریک نیچه، فیلسوف و واژه شناس آلمانی · ایمان یعنی عدم تمایل به دانستن حقیقت.
· یکی از جدی ترین قطعه های ادبی-فکاهی که تابحال شنیده ام اینست: در ابتدا پوچی بود و پوچی با خدا بود و خدا پوچی بود.
· نه جهنمی وجود دارد و نه شیطانی. روح تو خواهد مُرد حتی زودتر از جسم تو: بنابراین، دیگر از هیچ چیز نترس!
نوام چامسکی، زبانشناس آمریکایی
چطور خدا را تعریف کنم؟ افرادی که چنین مفاهیمی را مهم می دانند حق دارند که هر طور مایلند آنرا شکل دهند. من شخصا، چنین نیازی ندارم. به همین دلیل است که هیچ اندیشه ای از من در رابطه با این سوال بحث برانگیز وجود ندارد. در واقع من هیچ نظری در این مورد ندارم به این دلیل که نیازی احساس نمی کنم.
ادامه مطلب ...

love

                    زندگی آب روانیست روان میگذرد .................

                                            آنچه اقبال منو توست همان می گذرد 

                                                     

عاشقی چیزی برای هدیه نیست ، طرح دریا و غروب و گریه نیست

عاشقی یک کلبه ی ویرانه نیست ، صحبت از شمع و گل و پروانه نیست

عاشقی تنها و تنها یک تب است ، بی تو مردن در سکوت یک شب است
گر دلی دارم بدان در دست توست ، گر تنی دارم بدان سرمست توست
گر دلم رابشکنی با دست خود ، دل نگیرم از تو چون دل هم مست توست

ادامه مطلب ...

فقر

میخواهم بگویم ......
فقر همه جا سر میکشد .......
فقر ، گرسنگی نیست .....
فقر ، عریانی هم نیست ......
فقر ، گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان میکند .........
فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست .......
فقر ، ذهن ها را مبتلا میکند .....
فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند ......
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ......
فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند .....
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود .....
فقر ، همه جا سر میکشد ........
فقر ، شب را " بی غذا " سر کردن نیست ..
فقر ، روز را " بی اندیشه" سر کردن است ...

ای روزگار...

هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود
اگر کسی تو را آنطورکه میخواهی دوست ندارد به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد دوست واقعی کسی است که دستهای تورابگیردولی قلب تورالمس کند بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی  که هرگزبه اونخواهی رسید 

غمی غمناک

شب سردی است ، و من افسرده.
راه دوری است ، و پایی خسته.
تیرگی هست و چراغی مرده.

می کنم ، تنها، از جاده عبور:
دور ماندند ز من آدم ها.
سایه ای از سر دیوار گذشت ،
غمی افزود مرا بر غم ها.

فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی.

نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر ، سحر نزدیک است:
هردم این بانگ برآرم از دل :
وای ، این شب چقدر تاریک است!

خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟


مثل این است که شب نمناک است.
دیگران را هم غم هست به دل،
غم من ، لیک، غمی غمناک است

 

ادامه مطلب ...